افسری که جهان را نجات داد!
خطرناک ترین لحظه جنگ سرد به روایت مشاور جان اف کندی
به گزارش بورس خبر به نقل از همشهری سرنخ: «واسیلی آرخیپوف | Vasily Arkhipov» یکی از نظامیان شوروی بود که در دوران بحران هستهای کوبا با فشار ندادن یک دکمه دنیا را از نابودی هستهای نجات داد. مشاور جان اف کندی (رئیس جمهور آمریکا) بعدها گفت که آن حادثه خطرناکترین لحظهی جنگ سرد نبود، بلکه خطرناکترین حادثه در تاریخ بشریت بود.\r\n\r\nداستان از اینجا شروع شد که فیدل کاسترو وقتی حکومت را در یک مبارزهی خونین در دست گرفت و رهبر کوبا شد، به آمریکا رفت و اعلام کرد: برای دیدار دوستانه آمدهام. آیزنهاور که رئیس جمهور بود هیچ توجهی به او نکرد و با او دیدار هم نکرد. این حادثه خیلی برای کاسترو ناخوشایند بود.\r\n\r\nحکومت قبل کاسترو، در اداره باتیستا بود. باتیستا دست نشانده آمریکا بود و بسیاری از صنایع کوبا را آمریکا میچرخاند و اداره میکرد. کاسترو که یک ملیگرا بود قیام کرد و حکومت را قبضه؛ شکاف شدید فقیر و غنی و ظلم باتیستا باعث این قیام به رهبری کاسترو شد.\r\n\r\nبعدها کاسترو گفت: رئیس جمهور آمریکا حتی به من یک فنجان قهوه هم تعارف نکرد. کاسترو را سمت نیکسون که معاون اول بود، پاس دادند. نیکسون بعدا گفت: کوبا دست یک انقلابی افتاده که زیاد قابل اعتماد نیست. آمریکا که از برکناری باتیستا ناراحت بود سر ناسازگاری با کاسترو گذاشت.\r\n\r\nآمریکا شروع کرد به سنگ اندازی در حکومت جدید. کاسترو هم برای تلافی تمام صنایع کشور را ملی کرد. خیلیها را از صاحبان آمریکایی را بازخرید کرد (بصورت یکطرفه)، پالایشگاههای نفت را ملی کرد و هرچی آمریکا بیشتر فشار می آورد، کاسترو رادیکالتر میشد.\r\n\r\nنیشکر درآمد اصلی و عمدهی کوباست و خریدار عمدهش آمریکا بود. آمریکا دستور توقف خرید نیشکر را داد و اعلام کرد هیچ فرآوردهی نفتی به کوبا ارسال نشود و با این کار کوبا را زیر فشار زیادی قرار داد. سازمان سیا در این دوران حتی به مافیای میامی هم رو آورد برای کشتن کاسترو. بعضی وقتها خرابکاری آمریکاییها شکلهای عجیب و غریبی به خودش میگرفت: مثلا پارچه آغشته به نفت رو میبستند به دم گربه، آتش میزدند و گربه را در مزارع نیشکر رها می کردند. یا سعی داشتند از طریق سیگار سمی کاسترو را بکشند یا حتی ریشش را بسوزانند که باعث خنده شود.\r\n\r\nدر همین هاگیر و واگیر؛ نیکیتا خروشچف رهبر شوروی بود. به کاسترو گفت اصلا نگران نباش. من نیشکرت را میخرم و هرچی نفت و فرآورده های نفتی بخواهی تامین می کنم. اینجاست که تاریخ دانها می گویند آمریکا کاسترو را هل داد در آغوش شوروی و اینجا بود که کاسترو کم کم افکار رادیکال کمونیستی پیدا کرد.\r\n\r\nدر این سمت دنیا گفته میشد خروشچف در دفتر کارش هر وقت کسی می آمد داخل بهش یک دوربین شکاری میداد و میگفت از پنجره نگاه کن ببین چه چیزی را میبینی. آنها با دوربین بیرون را نگاه میکردند. چیز خاصی نمیدیدند. همه اش دار و درخت و کوه بود. خروشچف میگفت: با دقت بیشتری نگاه کنید. آنها هم هاج و واج که هیچی نیست.\r\n\r\nخروشچف دوربین را خودش میگرفت و بیرون را نگاه میکرد. با لبخندی میگفت: آها، ببین من الان موشکهای ژوپیتر آمریکا را میبینم که مستقیم اینجا را هدف گرفته اند! خروشچف شوخی میکرد. منظورش این بود که آمریکا زیر دماغ شوروی در ترکیه کلی موشک به سمت اینجا کار گذاشته و این بسیار خطرناک است.\r\n\r\nخروشچف فکر بکری به سرش زد و به کاسترو پیشنهاد داد که شوروی در کوبا پایگاه نظامی تاسیس کند. میخواست این تهدید آمریکا را به این شکل جواب دهد. کاسترو از ترس کودتای آمریکا و از بین رفتن حکومتش پناه برد به شوروی و احساس کرد با ایجاد این پایگاه نظامی، تهدید آمریکا کم خواهد شد.\r\n\r\nجاسوسهای آمریکا که متوجه این حرکت شدند، به دولت آمریکا گزارش دادند. آمریکا گفت این عمل اصلا قابل پذیرش نیست، دور تا دور کوبا از دریا را محاصره کردند. در یکی از این محاصرهها شوروی محمولهای را با کشتی فرستاد سمت کوبا که باید از این محاصره رد میشد. خروشچف به آمریکا هشدار داد که مانع حرکت کشتیهای شوروی نشود در غیر اینصورت زیر دریاییهای شوروی کشتیهای آمریکایی را غرق میکنند. خروشچف گفت اگر آمریکا اصرار بر جنگ دارد، پس دیدار به جهنم. در همین سالها اتفاقاتی افتاد که به بحران هستهای کوبا معروف شد. این دوره ای بود که اشاره میکنند به عنوان زمانی که دنیا از ترس انفجار هستهای به زانو درآمد. آبهای کوبا پر بود از زیردریاییهای شوروی که بعضی از آنها قابلیت انفجار هستهای داشتند. آمریکا از آن سمت هم دریا را با ناوهای جنگی پر کرده بود.\r\n\r\nاکتبر سال ۱۹۶۲، اوج بحران موشکی کوبا ، و یک زیردریایی شوروی در دریای کارائیب وجود دارد که توسط نیروی دریایی آمریکا مشاهده شده است. آمریکا کوبا را محاصره کرده بود. هیچگونه تردد دریایی از طریق آن مجاز نبود. در حادثهای، نابودگرهای زیردریایی آمریکایی در آبهای آزاد شروع به انداختن بمب کردند که آنها روی آب بیایند و دور شوند. یکی از این زیردریاییهای شوروی مجهز به اژدر هستهای بود. حجم و بزرگی اش شبیه همان چیزی بود که هیروشیما را نابود کرد. خدمه روسی نمی دانستند که در بالای سرشان چه می گذرد. دستورات اولیه آنها این بود که مستقیماً به کوبا بروند، اما سپس، بدون توضیح ، به آنها دستور داده شد که توقف کرده و در کارائیب منتظر بمانند. از ایستگاه های رادیویی آمریکایی شنید که روسیه به طور مخفیانه موشک به جزیره آورده است، که کوبا یک هواپیمای جاسوسی آمریکایی را سرنگون کرده است. جان اف کندی به نیروی دریایی ایالات متحده دستور داده که جزیره را محاصره کرده و اجازه ندهد هیچکس از آنجا عبور کند. هنگامی که آمریکایی ها این زیردریایی را مشاهده کردند، فرمانده زیر دریایی دستور داده بود که به اعماق اقیانوس روند و از تیررس دید آمریکایی ها خارج شوند و این باعث قطع ارتباطشان با مسکو شد. زیردریایی که بخاطر فرار از رادار به عمق رفته بود و برای چند روز ارتباط رادیوییش با مسکو قطع شده بود، با تهاجم ناوهای آمریکا احساس کردند که جنگ شروع شده است.\r\n\r\nنیروهای آمریکایی نمیدانستند این زیردریاییها مجهز به سلاح هستهای هست و همینطوری بمب داخل دریا می ریختند. برخلاف اغلب زیردریاییها، در این یکی، سه افسر میبایست همزمان بر شلیک اژدر هستهای تصمیم میگرفتند. با نبود ارتباط با دنیای خارج، فکر میکردن جنگ بالاخره شروع شده است.\r\n\r\nفرمانده زیردریایی خسته و عصبی به نام «والنتین ساویتسکی» ، تصمیم به انجام این کار گرفت. او دستور داد موشک نوک هسته ای آماده شود. فرمانده دوم وی این فرمان را تأیید کرد. مسکو روزها بود که با زیرمجموعه خود ارتباط برقرار نمی کرد. یازده کشتی نیروی دریایی ایالات متحده در نزدیکی این زیر دریایی بودند.\r\n\r\nدو نفر از این افسرها برای شلیک اژدر تایید دادند اما یکی از آنها به اسم «واسیلی آرخیپوف» سعی کرد آنها را آرام کند. دو افسر دیگه با دیدن حجم شدید بمبهای آمریکایی حس میکردند جنگ شروع شده و تنها آرخیپوف بود که باز هم گفت صبر کنید. تنها یک دکمه با انفجار هستهای فاصله داشتند. قدرت هسته ای این موشک تقریباً قدرت بمب در هیروشیما بود.\r\n\r\nواسیلی در آن زمان 34 سال داشت. با چهره ای جذاب و دلنشین. او یکی از آرام ترین و ناشناخته ترین قهرمانان دوران معاصر لقب گرفت. گزارشات رسمی اتحاد جماهیر شوروی هنوز محرمانه است، اما خبرنگار روسی الکساندر موزگووی و شهادت شاهدان عینی نشان می دهد که آرخیپوف به فرمانده زیردریایی گفت که کشتی در خطر نیست.\r\n\r\nاگر واسیلی آرخیپوف هم تایید میداد، دومینویی از حادثه و فاجه رخ میداد. اژدر هستهای شوروی به سمت آمریکا پرتاب میشد. آمریکا هم از سمت ترکیه (متحد آمریکا و یکی از اعضای ناتو) بمب هسته ای به طرف شوروی پرتاب میکرد و این احتمال بود که از پایگاههای نظامی اش در جنوب شرقی آسیا بمب روی چین بفرستد شوروی هم برای تلافی بقیه کشورها را هدف قرار میداد.\r\n\r\nاین افسر باعث شد کره زمین نجات پیدا کند و اسناد این حادثه تا ۵۰ سال بعد فاش نشد. پس از ۵۰ سال معلوم شد برای عموم که کره زمین تا چه حد نزدیک به نابودی بوده است. این زیردریایی با تایید ندادنآرخیپوف، بالاخره روی سطح آب آمد و آمریکاییها رویت کردند و زیر دریایی راهش را کج کرد و رفت.\r\n\r\nدر بازگشت به مسکو، واسیلی توسط دولت کمونیستی شوروی مجازات نشد. او بعداً ارتقا یافت. یک سال قبل از آن در یکی دیگر از زیردریایی های شوروی (K-19 )، هنگامی که سیستم خنک کننده از کار افتاد و راکتور هسته ای در معرض خطر ذوب قرار گرفت. بدون هیچ سیستم پشتیبان ، ناخدا دستور داد تا تعمیرات را انجام دهند و آرخیپف و دیگر خدمه، در معرض سطوح بالای تابش قرار گرفتند. بیست و دو خدمه در دو سال بعد بر اثر بیماری تشعشعی جان خود را از دست دادند. اما آرخیپوف با وجود در معرض خطر قرار گرفتن تشعشعات، تا سالها زنده ماند و در سال 1998 بر اثر سرطان کلیه چشم از جهان فروبست اما با این حال جهان همچنان دین بزرگی به این افسر آرام و متین نیروی دریایی روسیه دارد.\r\n\r\nمترجم: محمد میرشاهی