به گزارش بورس خبر به نقل از تجارتنیوز، مذاکرات وین پشت پرده انجام شده و خبرهایی که از این مذاکرات به بیرون درز میکند، یا به نقل از «منابع آگاه» است که کسی نمیداند کیستند، یا به توئیتهای این یا آن سیاستمدارِ حاضر در مذاکرات بر میگردد که باز هم آنچنان دقیق نیستند که بدانیم دقیقا چه خبر است.
«خرس روسی» دقیقا چه فکری در سر دارد؟
با این همه، طی روزهای گذشته نگرانیها در مورد آینده پرونده هستهای ایران، در یکقدمیِ خط پایان دوباره اوج گرفته است. ماجرا از این قرار است که مسکو، در بحبوحه جنگ اوکراین، از واشنگتن خواسته که در مورد «حفظ منافع روسیه» پس از انعقاد برجام تضمین بدهد.
تازهترین خبرها نشان میدهند که روسها قرار است تا چند روز دیگر در مورد ماهیت این تضمینها به اروپاییها توضیح بدهند. اما همزمان، اروپا و آمریکا میگویند که ظاهرا خواستههای روسیه به اندازهای است که برجام ممکن است اساسا فروبپاشد.
[روسیه و اوکراین]
اما در این میان، نکته دیگری هم هست که شاید در حجم خبرهای جنگ و مذاکرات گم شده باشد: سفر مقامات ارشد ایرانی به مسکو برای تمدید «قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه» چه ارتباطی با وقایع اخیر دارند؟ در این مطلب، به این پرسش پاسخ خواهیم داد.
چند قرن دوستی و دشمنی با یک «خرس»
تاریخچه رابطه ایران-روسیه، در کنار تاریخچه روابط ایران-بریتانیا و تاریخچه روابط ایران-فرانسه، سه ضلع اصلی روابط خارجی ایران در چند قرن اخیر هستند. روابط میان ایران و آمریکا، از اواخر حکومت قاجارها در ایران شروع شد و در سالهای حکمرانی پهلویِ دوم اوج گرفت، اما هرگز به قدمت و پیچیدگی روابط میان ایران با روسیه، بریتانیا و فرانسه نرسید.
در واقع، تا پیش از جنگ جهانی اول، آمریکا اصلا جایی در منظومه قدرت جهانی نداشت. در آن زمان، بریتانیا، فرانسه و روسیه قدرتهای جاافتاده جهانی بودند و آلمان و شاید هم ژاپن، قدرتهایی بودند که تازه سر بر میآوردند.
در این میان، به غیر از فرانسویها (که مشکلات زیادی برای ایران ایجاد نکردند)، هم بریتانیا و هم روسیه بارها منافع ایران را به خطر انداختند. روسها مجلس مشروطه را به توپ بستد؛ کودتای «محمدعلیشاه قاجار» را اجرایی کردند؛ حرم رضوی را گلولهباران کردند؛ آذربایجانِ ایران را اشغال کردند و کمی پیش از اینها، بخشهایی از ایران را برای همیشه از خاک اصلی جدا کردند.
روابط تجاری ایران و روسیه: تقریبا هیچ!
در مجموع، روابط میان ایران و روسیه (که میتوان آن را با روسیه تزاری و روسیه دورانِ شوروی هم یکی فرض کرد)، عمدتا تاریک بوده تا روشن. روسیه دوران شوروی یکی از تامینکنندگان اصلی سلاح برای «صدام حسین» در جنگ علیه ایران بود و در مورد تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر و تحویل سامانه اس-۳۰۰ به ایران هم دائما کارشکنی کرد. روسیه به قطعنامههای تحریمی علیه ایران هم رای مثبت داد.
از آنسو، حجم مبادلات تجاری میان ایران و روسیه، به شکل حیرتآوری اندک است: گزارشی در مجله آمریکایی The National Interest نشان میدهد که در سال ۲۰۱۹ میلادی، ایران تنها ۴٫۳ درصد از وارداتش را از روسیه تامین کرده و تنها ۲ درصد از حجم سبد صادراتیاش را به روسیه فرستاده است. (در سال ۲۰۲۱ میلادی، کل تجارت خارجی دو کشور تنها به حدود ۳٫۵ میلیارد دلار رسید.)
در مقام مقایسه، حجم تجارت خارجی میان روسیه و ترکیه، سالانه بین ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار نوسان دارد، یعنی تقریبا ۷ برابر بیشتر از ایران. این هم جالب است که ایران و روسیه در سال ۲۰۰۷ میلادی و در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، اعلام کردند که قصد دارند تا سال ۲۰۱۷ میلادی حجم تجارت خارجیشان را به ۲۰۰ میلیارد دلار برسانند.
روسیه از انعقاد قرارداد با ایران چه سودی میبرد؟
اکنون، در میانه بحران کمسابقه حمله نظامی به کشوری در اروپای شرقی، روسیه به تحریمشدهترین کشور در جهان بدل شده و همزمان، بر سرِ رفع تحریمهای ایران هم کارشکنی کرده است. آیا میتوان تمام این رخدادها را به نحوی به قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه ربط داد؟
مفاد قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه محرمانه بوده و تقریبا هیچ چیزی در مورد آن منتشر نشده است. برخی منابع خبری آمریکایی میگویند که ایران قصد داشته بلافاصله پس از رفع تحریمها حدود ۱۰ میلیارد دلار تسلیحات نظامی از روسیه بخرد. (تقریبا معادل ۳۰۰ هزار میلیارد تومان)
با این همه، برآوردهایی هم هستند که نشان میدهند ایران در میزان خرید نظامی خود از روسیه (که شامل جنگندههای سوخو-۳۵ (Sukhoi Su-35)، تانک T-72 و سامانه اس-۳۰۰ یا اس-۴۰۰ میشود) تجدید نظر کرده و میزان آن را به ۲ میلیارد دلار کاهش داده است.
حدس و گمانهایِ نگرانکنندهتر، به موضوع گاز ربط پیدا میکنند، یعنی کلیدیترین بخش از نظام اقتصادی روسیه و شخص «ولادیمیر پوتین». شواهد بیشماری هستند که نشان میدهند هیچ بخشی از اقتصاد روسیه (حتی بخش نظامی) به اندازه گاز طبیعی و صادرات آن برای روسها اهمیت ندارد. اما چه ارتباطی میان گاز و قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه وجود دارد؟
کنترل صادرات گاز در مقابل سلاح و حمایت سیاسی
عمده تحلیلها و خبرهای پشت پرده در این مورد را یک تحلیلگرِ با سابقه در سایت معروف «اویلپرایس» منتشر کرده است. «سایمون واتکینز»، معتقد است که دو شرکت بزرگ روسیِ «گازپروم» (Gazprom) و «ترانسنفت» (Transneft)، سهام عمده «میدان گازی چالوس» در ایران را در اختیار گرفتهاند و دو شرکت چینی (که نامی از آنها برده نشده) هم در مجموع ۲۸ درصد در این میدان گازی سهیم هستند.
در واقع، اگر به مدعیات این نشریه و این نویسنده اتکا کنیم، ایران بخش عمده سهم خود از یکی از بزرگترین میادین گازی جهان را به روسیه و چین داده تا در مقابل، سلاح و حمایت سیاسی بگیرد. جالبتوجه اینکه عضویت ایران در «پیمان شانگهای» هم همین چند ماه پیش و پس از ۱۵ سال اصرار ایران، اجرایی شد.
اما برخی از این همزمانیها هولناک به نظر میرسند: «اویلپرایس» میگوید به تخمین روسها، «میدان گازی چالوس» میتواند به تنهایی ۵۲ درصد از نیاز اروپا به گاز را در یک دهه آینده تامین کند. در این میان، روسها نه تنها شیرِ صادرات این میدان گازی را به دست گرفتهاند، که مذاکرات هستهای را به سنگلاخ کشاندهاند و علاوه بر اینها، چیزی از ایران گرفتهاند که در مقابل، عضویت در «پیمان شانگهای» را برای ایران به ارمغان آورده است.
«خرس روسی» چه چیزهای دیگری میخواهد؟
اما موارد نگرانکننده دیگری هم هستند که باز هم به دلیل محرمانهبودن قرارداد ۲۰ ساله میان ایران و روسیه، تنها در حوزه حدس و گمان میگنجد. یکی از این موارد، ایجاد تنش میان ایران و جمهوریآذربایجان در ماههای اخیر است.
در جریان حمله جمهوریآذربایجان به ارمنستان برای بازپسگیریِ منطقه اشغالشده «قرهباغ»، روسیه از متحد خود (یعنی ارمنستان) هیچ حمایتی نکرد و کنار ایستاد. ارمنستان شکست مفتضحانهای خورد و آذربایجان و ترکیه آنقدر به خود غره شدند که «رجب طیب اردوغان» در رژه پیروزی جنگ در باکو و در کنار رییسجمهور آذربایجان، به تلویح خواستار آزادسازی مناطق آذرینشین ایران هم شد.
در آن زمان، برخی تحلیلگران میگفتند که سنگ بنایِ کلِ این بحرانها را روسیه چیده است: کل ماجرا، انداختن «ایران» و اتحاد «ترکیه-آذربایجان» به جانِ یکدیگر بوده تا توانِ ژئوپولتیک ایران بیش از پیش تحلیل برود.
در این ماجرا، ردپای «اسرائیل» هم به وضوح مشخص است، رژیمی که به شکل گسترده به «آذربایجان» کمک تسلیحاتی و نظامی کرده و در سالهای اخیر به روسیه هم به شدت نزدیک شده است.
جانِ کلام اینکه روسیه، بارها نشان داده که محدودیتی برای بازی با کارت ایران نمیشناسد. در واقع، ایران هیچگاه برای روسها در مقام یک متحد به رسمیت شناخته نشده و آنها همواره منافع ایران را قربانی کردهاند. جنگ اوکراین و گروگانگرفتنِ پرونده هستهای ایران از سوی روسیه، نشان میدهد که زمان تجدید نظر ایران در روابطش با «خرس روسی» فرا رسیده است.